آگاهي امام (ع) از اديان و مكاتب
امام (ع) علاوه بر اين كه براي پرسشهاي مختلف عالمان اديان و مكاتب ، پاسخي در خور داشت ، بر مبناي اعتقادي شخص مخاطب سخن مي گفت و استدلال مي كرد و اين مظهر ديگري از توانمندي علمي امام (ع) بود. امام (ع) با اهل تورات ، به توراتشان ، با رهروان انجيل ، بر مبناي انجيل و با حاملان زبور ، به زبور و … سرانجام با هر فرقه و گروهي با مباني خود آنان سخن گفته ، به روش خودشان استدلال مي نمود.
محمدبن حسن نوفلي ، از اصحاب حضرت رضا (ع) مي گويد :هنگامي كه حضرت رضا (ع) به مرو گام نهاد ، مأمون به وزيرش ، فضل بن سهل دستور داد ، تا چهره هاي سرشناس علمي و رهبران مذاهب و دانشمندان فرقههاي مختلف را كه در علم مناظره و جدل از ديگران ممتاز بودند ، فرا خواند و در روزي معين مناظره اي علمي ترتيب دهد.
فضل ، از جائليق ، رأس الجالوت ، دانشمندان صابئي ، هرابذه ، اصحاب زرتشت ، قسطاس رومي ، و گروهي ديگر از متكلمان دعوت كرد اجلاس مقدماتي تشكيل شد ، خليفه نيز در آن حضور يافت و ضمن ابراز خرسندي از تجمع عالمان ، گفت : «شما مشهورترين و سرشناس ترين چهره هاي اين زمان هستيد. هدف از اين اجلاس آن است كه با اين ميهمان حجازي (امام رضا علیه السلام) وارد بحث و گفت و گو شده ، هر كدام به ارائه منطق و برهان خود پردازيد. »
حاضران در جلسه ، آمادگي خود را براي تأمين خواسته هاي خليفه اعلام داشتند و عهد كردند تا تمام توان علمي خود را به نمايش گذارند.
محمدبن حسن نوفلي ، روايت كنندة حديث مي گويد : من ، در كنار امام بودم كه «يا سر خادم» وارد شد و جهت شركت در جلسه اي كه براي روز بعد مقرر شده بود ، دعوت مأمون را به امام (ع) ابلاغ كرد.
امام (ع) در پاسخ فرمود :«سلام مرا به او – مأمون – برسان و بگو : مي دانم مراد تو چيست؟ به خواست خداوند فردا صبح نزد تو خواهم آمد.»
بعد از آن كه فرستادة مأمون ، بيرون رفت ، امام فرمود :نظر تو درباره اين همايش اهل شرك و صاحبان انديشههاي گوناگون چيست؟
عرض كردم : هدف خليفه آزمودن شماست و اين طرح مزورانه بنايي سست و بي اساس است.
حضرت فرمود : اجلاس را چگونه پيش بيني مي كني؟
گفتم : اين افراد كه به فراخوان دعوت شدهاند ، با دانشمندان متفاوتند ، زيرا عالمان در برابر دليل و برهان ، خاضعند ، ولي اينان به اصحاب انكار شهرت دارند و كارشان مغالطه است و زير بار سخن حق نخواهند رفت ؛ بهتر آن است كه از ايشان دوري گزينيد.
حضرت (ع) ضمن تبسمي فرمود : آيا نگران هستي ، مبادا دلايل من كافي نباشد؟
عرض كردم : اميدوارم خداوند ، تو را بر آنها پيروز گرداند.
امام فرمود : دوست داري بداني كه چه موقع مأمون ، از كار خود پشيمان خواهد شد؟
گفتم : آري .
فرمود : آنگاه كه بشنود با اهل تورات ، به توراتشان ، با طرفداران انجيل ، به انجيل آنان ، با زبوريان ، به زبورشان ، با صائبان به زبان عبري آنها ، با هرابذه و موبدان زرتشتي به پارسي ، با روميان به زبان رومي و با هر يك از صاحبان انديشهها و مكاتب با زبان خودشان ، استدلال كرده و به بحث و گفت و گو نشينم. زماني كه هر گروه را به بن بست رساندم تا آن كه دلايل خود را باطل بيند و لب فرو بسته ، تسليم سخن من شود ، مأمون خواهد فهميد كه به آنچه پنداشته و در انديشه داشته است ، دست نخواهد يافت.
و همين گونه نيز شد كه آن اجلاس به سرافكندگي دانشمندان شركت كننده و پشيماني خليفه انجاميد.
آگاهي امام (ع) به زبانهاي مختلف
يكي ديگر از مظاهر شخصيت علمي امام رضا (ع) كه شگفتي اطرافيان و شاهدان را همراه داشت ، آشنايي كامل حضرت (ع) ، به زبانهاي مختلف بود. چنان كه از بخش پيشين نيز آشكار گرديد ، امام (ع) در مجامع علمي به هنگام مناظره و يا در نشستهاي معمولي در پاسخگويي به اشخاصي كه از سرزمینهای ديگر ، حضور ايشان شرفياب مي شدند ، با زبان متداول و رسمي مخاطب با وي به گفت و گو مي پرداختند.
اباصلت هروي مي گويد :«امام رضا (ع) ، با مردم به زبان خودشان سخن مي گفت. به خدا سوگند كه او ، فصيح ترين مردم و داناترين آنان به هر زبان و فرهنگي بود.»
اباصلت همچنين مي گويد :عرض كردم : اي فرزند رسول خدا ، من در شگفتم از اين همه اشراف و تسلط شما به زبانهاي گوناگون!
امام (ع) فرمود :«من حجت خدا بر مردم هستم. چگونه مي شود ، خداوند فردي را حجت بر مردم قرار دهد ، ولي او زبان آنان را درك نكند. مگر سخن امير مؤمنان علي (ع) به تو نرسيده است كه فرمود :
به ما «فصل الخطاب» داده شده است و آن چيزي جز شناخت زبانها نيست.»
برگرفته از کتاب امام علی بن موسی الرضا(ع)، منادی توحید و امامت، پژوهش:گروه تاریخ اسلام، نگارش:محمد جواد معینی و احمد ترابی
نظرات شما عزیزان: